شب که مي رســـــد
به خودم وعده مي دهم که فردا صبح حتما به تو خواهم گفتـــــــــ
صبح که فرا مي رســـــــد
و نمي توانم بگويم ، رسيدن شب را بهانه ميکنــــــــم
و باز شب مي رســــــــد
و صبحي ديگــــــــر
و من هيچ وقت نمي توانم حقيقت را به تو بگويـــــــم
بگذار ميان شب و روز باقي بمانـــــد
کــــــــــه
چه قـــــــــدر
دوستــــــــــ دارم . . . !